تنها تویی که در آسمان قلبم میدرخشی در شبهای تیره و تارم که هر سحرگاه مثل خورشید
طلوع میکنی در دل وقلب عاشقم با طلوع تو ای خورشید من غمی دیگر در دلم نیست
احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم اوج میگیری در آسمان آبی احساسم ومرا به بالاترین
نقطه عشق میرسانی تنها تویی در آسمان قلبم که مثل باران می باری بر کویر تشنه قلبم
عاشق وعاشق ترم میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت آرام میکنی تنها تویی در سرزمین
احساسم تویی که هر لحظه قدم بر میداری بر خاک دلم که از جنس عشق میشود و خاک این
سرزمین که هیچگاه کسی در آن نتوانست راه پیدا کند تو آمدی وبر سرزمین قلبم نشستی
ودر قلبم درخشیدی ودیگر هیچ خورشیدی طلوع نخواهد کرد تنها تو هستی که عشق را میشناسی
تنها تو هستی که در قلبم همیشه حک شده ای من وقلبم تو را باور کردند ودر آسمان آبی
احساس جشن عشق را بر پا کردند وتنها تویی در قلب پر احساسم وتو خواهی ماند و
جاودانه خواهی شد در آسمان قلبم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,